تدریس

تدریس و نکات مهم آن

نکاتی مهم و کلیدی در تدریس

مهارت‌های تدریس در زندگی هر کسی می‌تواند کارامد باشد؛ بنابراین برای همه‌ی ما لازم است بدانیم چگونه تدریس کنیم. اگر احساس می‌کنید در برقراری ارتباط، رساندن منظورتان به دیگران، یا مطرح‌کردن خواسته‌هایتان به گونه‌ای که مورد توجه واقع شوند مشکل دارید، ممکن است دانستن این روش‌ها برای‌تان مفید باشد. همچنین با تکیه بر این روش‌ها، بسیار آسان‌تر از گذشته می‌توانید از عهده‌ی رهبری و مدیریت اطرافیان‌ یا زیردستان‌تان برآیید. خصوصا اگر به تدریس اشتغال دارید، مطالعه‌ی این مقاله را از دست ندهید.

«آن که می‌تواند، انجام می‌دهد و آن که نمی‌تواند، آموزش می‌دهد»، بسیار در اشتباه بود. در یک نظر می‌توان گفت که اقتصاد، روی مفاهیم و ایده‌ها می‌چرخد. بنابراین «آموزگار خوبی بودن» از ضروریات مدیریت است.

تدریس

۱۶ راه برای آنکه آموزگار موفق‌تری باشید
آموزگاران موفق چه کارهایی انجام می‌دهند که شما نیز باید به‌عنوان یک مدیر انجام بدهید؟ برای دانستن پاسخ، این مقاله را بخوانید. ما با «آموزگاران» که بهتر از هر کسی پاسخ این سؤال را می‌دانند، مشورت کرده‌ایم. برخی از آنها به‌طور رسمی در کلاس‌ها آموزش می‌دهند. برخی دیگر به‌طور غیررسمی، در کنار کارهای شرکت، در دفتر کارشان، هنگام شام، یا در حین پرواز به آموزش‌دادن می‌پردازند. این آموزگارانی که انتخاب کرده‌ایم، مدیران ارشد، برنامه‌نویسان و همچنین دانش‌آموزان دبیرستانی، موسیقی‌دان‌ها، جراحان و آموزگاران دیگر را آموزش داده‌اند.

۱. محور اصلی آموزش شما نیستید، شاگردان‌تان هستند

بعضی از آموزگاران، خود را دانشمندان برگزیده‌ای می‌دانند که وظیفه‌ دارند شاگردان تهی از علم را، از دانش‌شان بهره‌مند کنند. این تصور اشتباه است. ویلیام راندو (William Rando) مسئول اداره‌ی پرورش و توسعه‌ی نیروی آموزشی دانشگاه ییل 
(Yale) و کسی که به مدت ۱۵ سال اساتید دانشگاه را آموزش داده است، می‌گوید:

راندو اضافه می‌کند: برای بعضی از آموزگاران سخت است که درک کنند محور اصلی آموزش و تدریس آنها نیستند. بله، کمی غیرمنطقی به نظر می‌رسد. اما منظور این نیست که آموزگاران اصلا مهم نیستند، منظور این است که به جای پرسیدن: «امروز قرار است چه کار کنم؟» باید بپرسند: «شاگردان من امروز قرار است چه کار کنند؟»

۲. شاگردان‌تان را بشناسید

برای اینکه ببینید چگونه تدریس کنیم، تسلط بر مباحثی که آموزش می‌دهید، کافی نیست. باید کسانی را که به آنها آموزش می‌دهید نیز بشناسید؛ استعدادهایشان، تجربیات گذشته‌شان، و نیازهایشان را دریابید. در غیر این صورت نمی‌توانید بفهمید آنها در حال حاضر چه چیزهایی می‌دانند و نیاز دارند چه چیزهایی بیاموزند. راندو می‌گوید:

«من از استادان می‌خواهم تصور کنند شخصی با آنها تماس گرفته است و می‌پرسد «چگونه می‌توانم به ییل بروم؟»

اولین چیزی که باید از آن شخص بپرسید این است که «الان کجایی؟» پیش از آنکه او را به سوی مقصد هدایت کنید، لازم است بدانید از کجا دارد شروع می‌کند. به نظر بدیهی است؛ اما در قالب استاد، گاهی سفر را آغاز می‌کنیم و فراموش می‌کنیم از دانشجویان‌مان بپرسیم کجا هستید؟ یا از کجا دارید شروع می‌کنید؟»

یوهود کاپلینسکی (Yoheved Kaplinsky)، از اساتید دپارتمان پیانوی مدرسه‌ی جولیارد (Juilliard)، هنگام تدریس به خودآگاهی شاگردانش توجه می‌کند. او می‌گوید: «می‌خواهم ببینم شاگردانم نوازندگی خودشان را چگونه ارزیابی می‌کنند. این امر اجازه می‌دهد بفهمم آنها چقدر واقع‌بین یا خیالاتی هستند. می‌توانید با شنیدن نت‌ها، شخصیت‌شان را حدس بزنید.»

 

۳. اگر آموزگار محیطی امن فراهم کند، ریسک‌پذیری شاگرد افزایش می‌یابد

به گفته‌ی میشل فورمن (Michele Forman)، دبیر تعلیمات اجتماعی دبیرستان مجتمع میدلبری (Middlebury) واقع در ایالت ورمونت (Vermont): «انعطاف‌پذیری لازمه‌ی یادگیری است. دانش‌آموزان باید از آنچه که نمی‌دانند آگاه باشند، خطر کنند و درباره‌ی آنچه که فکر می‌‌کنند می‌دانند، دوباره فکر کنند. این کار ممکن است برای هرکسی ناراحت‌کننده یا حتی ترسناک باشد. اندکی ملایمت می‌تواند بسیار مفید باشد.»

فورمن، دبیر برگزیده‌ی کشور در سال ۲۰۰۱ می‌گوید:

«کارهایی از قبیل قرار دادن تخت و زیرانداز در گوشه‌ای از کلاس، یا تزئین دیوارها با کاردستی‌های دانش‌آموزان (به عقیده‌ی او فضای کلاس متعلق به آنهاست.) محیطی آموزشی فراهم می‌کند که از نظر عاطفی، ذهنی، و روان‌شناسی امن است.»

فورمن اضافه می‌کند: «اگر حال دانش‌آموزی خوب نباشد، برایش چای نعناع تهیه می‌کنم، اگر گرسنه باشد به او غذا می‌دهم. این کارها ممکن است آسان و پیش‌پا‌افتاده باشند، اما حاوی پیام مهمی هستند. دانش‌آموزان باید بدانند که می‌توانند به معلم‌شان اعتماد کنند.»

یکی دیگر از قوانین فورمن این است: «کنایه‌زدن در کلاس ممنوع». به گفته‌ی او‌، کنایه‌زدن در دانش‌آموز این ترس را ایجاد می‌کند که شما می‌خواهید او بد به نظر برسد.

تدریس

۴. آموزگاران بزرگ در کنار هدف، اشتیاق هم دارند

تفاوت بین آموزگار خوب و آموزگار عالی در مهارت‌های علمی نیست، تفاوت آنها در میزان اشتیاق‌شان است. اشتیاقی که به مبحث آموزشی و تدریس دارند. به قول اچ. مویر (H. Muir)، مدیر آموزش بازاریابی جهانی اس‌ سی جانسون (SC Johnson) واقع در راسین ایالت ویسکانسین (Racine, Wisconsin): «اشتیاق مسری است. اگر آموزگاری اشتیاق داشته باشد، اشتیاق به شاگردش هم منتقل می‌شود.» به گفته‌ی مویر: «هر دو والدین من معلم دبیرستان بوده‌اند. مادرم دانش‌آموزان ناتوان ذهنی را آموزش می‌داد، و پدرم تاریخ و سیاست تدریس می‌کرد. مهم‌ترین چیزی که از آنها یادگرفتم این بود که برای این کار باید حقیقتا اشتیاق داشته باشید. نمی‌توانید وانمود کنید، دانش‌آموزان می‌توانند تشخیص بدهند شما واقعا به کارتان اهمیت می‌دهید یا خیر.»

۵. آموزگار باید به شاگرد نشان بدهد که واقعا به یاد گرفتن نیاز دارد

تام مک‌کارتی (Tom McCarty)، رئیس خدمات مشاوره‌ی دانشگاه موتورولا (Motorola)، با تدریس به بزرگسالان به یک ضرب‌المثل قدیمی پی برده‌ است: «از تو حرکت، از خدا برکت!» بعضی از افرادی که در کارگاه بهبود رفتار شش سیگما حاضر می‌شوند آماده نیستند، زیرا فکر نمی‌کنند به بهبودی نیاز داشته باشند. آنها فاصله‌ی بین آنچه که هستند و آنچه که می‌خواهند باشند را نمی‌بینند. اولین هدف مک‌کارتی، آگاه‌کردن آنان از این فاصله‌ی موجود است. او ابتدا از مدیران گروه‌ها می‌پرسد: «آیا تیم شما پاسخگوی توقعات مشتریان هست؟» و هنگامی که یکی از مدیران پاسخ می‌دهد: «البته که هست» مک‌کارتی از همه‌ی اعضای تیم می‌خواهد چهار نمونه از مهم‌ترین اولویت‌های مشتریان را روی کاغذ بنویسند و به دیوار بزنند تا همه بتوانند بخوانند. او می‌گوید:

«اگر گروهی ۱۵ عضو داشته باشد، شما ۶۰ اولویت متفاوت دریافت می‌کنید. هنگامی که مدیران این را با چشمان خود ببینند، به من رو می‌آورند و می‌پرسند: «اوه! می‌‌‌شود لطفا به ما کمک کنی؟»

۶. اگر نمی‌توانید مبحثی را ساده بیان کنید، دست‌کم واضح بیانش کنید

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های یک آموزگار عالی، توانایی تجزیه‌ی مفاهیم پیچیده و قابل‌فهم‌کردن آنهاست. گری گریتس (Gary Grates)، رئیس کارشناسان روابط داخلی جنرال موتورز (General Motors)، می‌گوید: «این روزها مدیران نیز به این توانایی نیاز دارند.» در واقع او عقیده دارد ارتباطات جوهره‌ی آموزش و آموختن است. گریتس می‌گوید: «بزرگ‌ترین دغدغه‌ی مدیران این است که مردم حرف آنها را بفهمند. چه در رابطه با بورس سهام، شرکا و مشتریان، چه در رابطه با کارمندان، مردم باید داستان سازمان شما را بدانند. آنها باید بدانند نقاط قوت سازمان شما چیست. چرا این تغییرات را اعمال می‌کنید. چگونه کار می‌کنید و چگونه فکر می‌کنید. در غیر این صورت شما اعتبار، فروش، موقعیت‌های تازه، یا کارمندان‌تان را از دست می‌دهید. به همین دلیل توانایی خوب بیان‌کردن مهم است.»

۷. بدون اینکه به اعتبارتان آسیب بزنید، انعطاف‌پذیری را تمرین کنید

از نظر بعضی از مردم، یک معلم یا مدیر باید به گونه‌ای ظاهر شود که انگار پاسخ تمام سؤالات را می‌داند و هر نشانه‌ای از انعطاف‌پذیری یا بی‌اطلاعی، یک نقطه‌ضعف است. پارکر پالمر (Parker Palmer)، نویسنده‌ی کتاب «شجاعت تدریس؛ سیاحت چشم‌انداز درونی زندگی یک معلم، ۱۹۹۷» می‌گوید: «کسانی که چنین عقیده‌ای دارند، بدترین آموزگاران هستند.»

گاهی اوقات ممکن است «نمی‌دانم» بهترین پاسخ یک آموزگار باشد. زیرا با این پاسخ به جای از دست دادن اعتبارش، اعتماد شاگردانش را به‌دست می‌آورد و اعتماد زیربنای روابط سازنده است.
پالمر می‌گوید: «همه‌ی ما می‌دانیم هیچ‌کس کامل نیست. پس به افرادی که پشت نقاب «من همه چیز را می‌دانم» پنهان شده‌اند اعتماد نمی‌کنیم؛ زیرا با ما صادق نیستند. افرادی عمیق‌ترین روابط را با ما دارند که کشمکش‌هایشان را با ما در میان می‌گذارند.»
اعتراف‌کردن به آنچه که نمی‌دانید، نشان می‌دهد شما هنوز در حال یادگیری هستید. نشان می‌دهد آموزگار در واقع هنوز جویای دانش است. مایک لون (Mike Leven)، رئیس سابق مهمان‌خانه‌ی بین‌المللی هالیدی و رئیس و مدیرعامل جدید سازمان ثبت آرا در ایالات متحده، می‌گوید:

«برای مدیر یک سازمان، این عمل تعادل ظریفی ایجاد می‌کند. اگر چیزهای زیادی ندانید ایرادی ندارد، در هر صورت مردم برای دانستن پاسخ سؤالات مشخصی به شما وابسته هستند. مطمئنا نمی‌خواهید مردم بگویند که چرا همچین کسی شرکت را اداره می‌کند؟»

۸. از صمیم قلب آموزش بدهید

بهترین روش آموزش، دستورالعمل خاصی ندارد. روش تدریس امری شخصی است و به شخصیت و جهان‌بینی‌ آموزگار بستگی دارد. به عبارتی دیگر، همان‌گونه که پالمر می‌گوید: «ما آنچه هستیم را آموزش می‌دهیم.» آموزش نیازمند شجاعت کاوش در شخصیت افراد است. به عقیده‌ی پالمر، اگر خودتان را کاملا نشناسید، نمی‌توانید شاگردان‌تان را کاملا بشناسید، بنابراین نمی‌توانید با آنها ارتباط برقرار کنید. مردم ابتدا تلاش می‌کنند این کمبود را با روش‌های زیرکانه جبران کنند، اما در نهایت به اهمیت آن پی می‌برند.

۹. نکات مهم را تکرار کنید

اگر می‌خواهید کارمندان‌تان شرح مأموریت جدید یا استراتژی بازار را به خاطر بسپارند، باید بیش از یک بار برای آنها توضیح بدهید. بنابراین چالش این است که راسخ باشید بدون اینکه قابل پیش‌بینی یا خسته‌کننده شوید. بهترین آموزگاران نکات تکراری را با استفاده از روش‌های متفاوت بیان می‌کنند تا نو و جدید به‌نظر برسند. پیامی که کریگ ای. وتراب (Craig E. Weatherup)، رئیس و مدیرعامل کارخانه نوشیدنی‌سازی پپسی، همواره القا می‌کند:

«آب معدنی بیشترین پتانسیل رشد را برای آینده‌ی شرکت به همراه دارد، نه نوشابه»

بدون اینکه حرف‌های تکراری زده‌ باشد، شورای ۲۵ نفره‌ی مشاوره، مکررا توضیحات او را درباره‌ی این استراتژی شنیده‌اند. او می‌گوید: «باید اندکی تقلب کنید و ظاهر حرف‌تان را تغییر بدهید تا مردم فکر کنند قبلا آن را نشنیده‌اند. من همیشه سعی می‌کنم شیوه‌ی جدیدی برای صحبت در مورد آب پیدا کنم، اما پیام اصلی هیچ‌گاه تغییر نمی‌کند؛ این مقوله برای موفقیت شرکت لازم است.

۱۰. آموزگاران خوب، سؤالات خوب می‌پرسند

آموزگاران تأثیرگذار، می‌دانند که یادگرفتن در واقع کشف ندانسته‌هاست و این‌چنین اکتشافی، با سؤال‌پرسیدن آغاز می‌شود. منظور سؤالاتی که در قالب درس بیان می‌شوند یا سؤالات بله یا خیر که بحثی به دنبال ندارند، نیست. منظور سؤالاتی است که دری به سوی فهم عمیق‌تر می‌گشایند. مانند: این چگونه کار می‌کند؟ و این چه معنایی دارد؟ و سؤال مورد علاقه‌ی شخص گریتس -رئیس کارشناسان روابط داخلی جنرال موتورز- «چرا؟» است. او می‌گوید:

دیوید گاروین (David Garvin)، مدرس مدرسه‌ی کسب‌وکار هاروارد، با تعدادی کارشناس آموزشی برای کتاب جدیدش «یادگیری در عمل؛ راهنمایی برای به‌کار انداختن تشکیلات یادگیری، انتشارات مدرسه‌ی کسب‌وکار هاروارد، ۲۰۰۰» مصاحبه کرده‌ است. او متوجه شد یکی از دلایلی که تصمیمات لحظه‌ای توانسته است شیوه‌ی آموزش آنها را بهبود ببخشد، برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و نظرسنجی از دیگران است. آنان از همکاران‌شان می‌پرسند: «اگر خلاف روش‌های معمول عمل کنیم چه می‌شود؟»

هدف از این کار خلق یک شیوه‌ی جدید نیست، هدف تقویت قدرت تصمیم‌گیری در مواجهه با شرایط عجیب و پیچیده است. گاروین می‌گوید:

«شما با در اختیار داشتن پاسخ‌های درست ترفیع می‌گیرید، اما در مراتب بالاتر، داشتن سؤالات درست اهمیت بیشتری دارد.»

تدریس

۱۱. بیش از اندازه اطلاعات ندهید

شما باید به مردم آموزش بدهید چگونه فکر کنند. آخرین کاری که باید انجام بدهید این است که بایستید و به مردم بگویید چه‌کار کنند، یا پاسخ‌هایی را که می‌خواهند بشنوند، به آنها بگویید. برای بهترین آموزگاران، تفکری که به رسیدن به پاسخ می‌انجامد بیشتر از خود پاسخ اهمیت دارد. نوئل تیشی (Noel Tichy)، استاد دانشگاه کسب‌و‌کار میشیگان و نویسنده‌ی کتاب «تدبیر مدیریت؛ چگونه شرکت‌های موفق مدیرانی از هر سطح پرورش می‌دهند، انتشارات کسب‌وکار هارپر، ۱۹۹۷» می‌گوید:

«مدیران می‌توانند «بخشی قابل تدریس از دیدگاه‌شان» ارائه بدهند؛ یعنی به‌نحوی که دنیا را می‌بینند، اطلاعات را تجزیه‌ و تحلیل می‌کنند و مشکلات را حل می‌کنند. بهترین مدیران به جای آنکه به مردم بگویند به چه چیز فکر کنند، به آنها کمک می‌کنند بیاموزند چگونه به تنهایی فکر کنند.»

جین رابرتز (Gene Roberts)، ویراستار با سابقه‌ی مؤسسه‌ی تحقیقات فیلادلفیا و نیویورک تایمز است که هم‌اکنون در دانشگاه مریلند واقع در کالج پارک روزنامه‌نگاری تدریس می‌کند. (وی در طول ۱۸ سال ویراستاری‌، به پاس مقالاتش ۱۷جایزه‌ی پولیتزر برنده شد) می‌گوید:

«اگر می‌خواهید در نزدیکی‌تان گروهی قدرتمند از مردمی داشته باشید که آنچه را شما می‌خواهید می‌دانند و در عین حال به اندازه‌ی کافی احساس آزادی می‌کنند که خودشان هر روز مسائل را تجزیه و تحلیل کنند؛ لازم است بدانید چه زمانی آنها را رها کنید تا به شما وابسته نشوند. در بازار روزنامه، همه چیز به سرعت بستگی دارد. اگر با افرادی سر و کار داشته باشید که قبل از اقدام به عمل، منتظر نظر شما بمانند، بازنده خواهید بود.»

۱۲. صحبت‌کردن را متوقف و شنیدن را آغاز کنید

وقتی بحث آموزش در میان باشد، کاری که انجام می‌دهید تقریبا به اندازه‌ی حرفی که می‌زنید اهمیت دارد. زیرا شاگردان‌تان همواره شما را نظاره می‌کنند. گوش دادن یکی از راه‌هایی است که می‌توانید نشان بدهید به آنها اهمیت می‌دهید و به آنها علاقه دارید. یادگیری مؤثر یک خیابان دوطرفه یا به عبارتی یک گفتگوی دو جانبه است، نه یک جانبه. آموزگاران ناشی پس از طرح سؤال به جای آنکه منتظر پاسخ یا واکنش مخاطب بمانند، سکوت را می‌شکنند. به جای این کار مویر -مدیر کارآموزی اس‌ سی جانسون- پیشنهاد می‌کند ۱۰ ثانیه صبر کنید. او می‌گوید:

«اگر می‌خواهید آموزگار خوبی باشید، باید به سکوت عادت کنید. در همان لحظاتِ به ظاهر طاقت‌فرساست که برخی از سودمندترین اندیشه‌ها پدید می‌آیند؛ آن را قطع نکنید.»

۱۳. یاد بگیرید به چه صحبتی گوش بدهید

لوی واتکینز (Levi Watkins) در بیمارستان جانز هاپکینز (Johns Hopkins) واقع در بالتیمور، جراحی قلب آموزش می‌دهد. در آنجا رزیدنت‌ها (دستیاران پزشک‌) در کنار اساتید جراحی کار می‌کنند و مهارت‌های خود را افزایش می‌دهند. پیش از عمل، واتکینز از رزیدنت می‌خواهد مجسم کند جای آنها با هم عوض شده است و تشخیص بیماری و نحوه‌ی جراحی را مانند استادی که به دانشجویش آموزش می‌دهد، برای او توضیح بدهد. واتکینز می‌گوید:

«می‌خواهم مشاهده کنم رزیدنت چگونه اطلاعات را کنار هم قرار می‌دهد و افکارش را منسجم می‌کند، جراحی روی قلب انسان عملی پیچیده است، باید تا حدودی طرز فکرتان با دیگر پزشکان متفاوت باشد، باید دقیق باشید؛ ما کسانی هستیم که تصمیم می‌گیریم در یک عمل، کدام رگ‌ها مهم هستند و کدام‌ها مهم نیستند.»

هنگامی که وتراپ -مدیرعامل پپسی- با مدیر کل یکی از ۳۰۰ شعبه‌ی کارخانه ملاقات می‌‌کند، توجه خاصی به عباراتی که می‌شنود نشان می‌دهد. برای مثال هنگامی که تجزیه و تحلیل بازار محلی را از زبان یک مدیر می‌شنود، منتظر شنیدن شرح وظایف کلی شرکت یا یک استراتژی جدید است. او از تقلید خوشش نمی‌آید، در واقع مقصود او این است که مدیر در چهارچوب درست به کسب‌وکارش فکر کند. وتراپ می‌گوید:

«اگر مسائل مطرح‌شده در کارخانه را در جای دیگری هم بشنوم، متوجه می‌شوم صدای ما به گوش دیگران رسیده است.»

اولین مأموریتی که از جانب شرکت پپسی به او محول شد، کارکردن در ژاپن بود. جایی که مجبور شد شنونده‌ی خوبی باشد؛ زیرا انگلیسی زبان دوم همکارانش بود. او در آنجا آموخت احساسات نهفته در حرف‌های مردم را دریابد و هنوز هم از این مهارت استفاده می‌کند. او می‌گوید:

«احساسات مردم نیز به اندازه‌ی آمار و ارقام برای من جالب است. می‌خواهم بدانم چه چیزهایی ناامیدشان می‌کند و نسبت به چه چیزهایی احساس خوبی دارند.»

نکات تدریس
۱۴. اجازه بدهید شاگردان‌تان به یکدیگر آموزش بدهند

شاگردان‌تان تنها از شما نمی‌آموزند؛ آنها از خودشان و دوستان‌شان نیز می‌آموزند.دانش آموزان میتوانند از طریق روش های مختلفی مانند پلتفرم مجازی یکیتا و … اطلاعات خود را به اشتراک بگذارند. مرلین ویری (Marilyn Whirry)، دبیر سطح پیشرفته‌ی پایه‌ی دوازدهم دبیرستان میراکاستا (Mira Costa)، واقع در ساحل منهتن کالیفرنیا، می‌گوید:

«مثلث یادگیری اینگونه عمل می‌کند».

وی طرفدار تشکیل گروه‌های کوچک است. او از کتاب درسی برای گروه‌ها سؤالی طرح می‌کند، و هر کس بخواهد صحبت کند، باید ابتدا به نفر قبل پاسخ بدهد. ویری، دبیر برگزیده‌ی کشور در سال ۲۰۰۰، می‌گوید:

«به این صورت آنها به حرف‌های یکدیگر گوش می‌کنند. شاید دوست‌شان دیدگاهی داشته‌باشد که به ذهن خودشان خطور نکرده‌است و با در نظر گرفتن آن بتوانند پیشرفت کنند. مشاهده‌ی آن هیجان‌انگیز است.»

۱۵. یک روش تکراری را روی همه پیاده نکنید

آموزگاران خوب معتقدند همه‌ی شاگردان می‌توانند یاد بگیرند. همچنین درک می‌کنند هر کس روش یادگیری منحصر به خودش را دارد. بعضی‌ها بصری هستند. برای بعضی‌ها کار عملی مؤثرتر است. بعضی دیگر با خواندن بهتر می‌آموزند. پس آموزگار باید یک روش چندجانبه در پیش بگیرد، چیزی شبیه این: ۲۰ دقیقه تدریس کند، پس از آن یک سؤال چندگزینه‌ای پای تخته مطرح کند، از همه بخواهد پاسخ خود را بنویسند و به نوبت پاسخ‌شان را برای هم‌کلاسی‌شان توضیح بدهند، پس از چند دقیقه رأی‌گیری کند و ببیند هرکس کدام پاسخ را انتخاب می‌کند، در آخر از آنها بخواهد درباره‌ی انتخاب‌شان توضیح بدهند. راندو این روش را «آموزش فعال» می‌نامد.

1۶. هیچ‌گاه تدریس را متوقف نکنید

آموزش مؤثر، به کیفیت رابطه‌ی آموزگار و شاگرد وابسته است و با اتمام کلاس یا پایان روز کاری خاتمه نمی‌یابد. کاپلینسکی استاد دپارتمان پیانوی جولیارد، میگوید:

«من تلاش می‌کنم درگیر ساعات کاری نشوم، چنین برخوردی مانند این است که بگویید: «ساعاتی که اینجا هستید به شما اهمیت می‌دهم، اما پس از آن مزاحم نشوید.» یکی از مهم‌ترین لازمه‌های تدریس، علاقه است.»

اگر آموزگار خوبی نباشید، چگونه می‌توانید همه‌ی کارمندان سازمان را به پیمودن مسیر تعیین‌شده ترغیب کنید؟ چگونه می‌توانید کارمندان را روی یک استراتژی خاص متمرکز ‌کنید تا رکود اقتصادی را پشت سر بگذارید؟ چگونه می‌توانید مطمئن شوید همه‌ی مردم و از هر سطحی، اولویت‌های زمان حال را درک می‌کنند؟ راه حل ساده است؛ آموزش بدهید! آموزش‌دادن با سخنرانی در جلسات شرکت یا دستوردادن به زیردستان فرق دارد. سخنرانی و دستوردادن آموزش نیست، دیکته‌کردن است.

اینکه به مردم بگویید چه‌کار کنند، تضمین نمی‌کند آنها در آینده آنچه را که برای تفکر مستقل نیاز دارند، بیاموزند. برعکس، این کار باعث می‌شود آنها به شما یا مافوق‌هایشان بسیار وابسته شوند، به‌طوری که موقعیت‌ها را نادیده بگیرند و نوآوری و آموختن را کنار بگذارند.

آموزش کتابخوانی

روش های آموزش کتابخوانی به کودکان

آموزش کتابخوانی به کودکان و علاقه مند کردن آن به کتابخوانی قطعا یکی از مهم‌ترین آموزش‌هایی است که لازم است تمامی پدران و مادران اصول مرتبط با آن را بلد باشند.

سرانه‌ی مطالعه در ایران پانزده دقیقه و هفت ثانیه است که در مقایسه با بعضی از کشورها بسیار پایین است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی و همچنین استعداد روز‌ افزون کودکان اگر والدین از موضوع کتابخوانی غافل شوند اصلا بعید نیست که موبایل و تبلت وسایر تکنولوژی‌ها جای کتاب خواندن را برای کودکان پر کنند و آن‌ها را کاملا از این یار مهربان جدا کنند.

بنابراین لازم است والدین انواع شیوه‌ها را برای علاقه‌مند سازی فرزندانشان به کتاب امتحان کنند. همچنین می‌توانید روش‌های داستان نویسی را از طریق این لینک مطالعه کنید: آموزش داستان کوتاه نویسی برای نوجوانان

همچنین باید بدانید که کودکانتان در هر سنی از چه نوع کتابی لذت میبرند.

آموزش کتابخوانی

صفر تا دو سالگی

بدیهی است که کودکان تا حدود سن یک سالگی معمولا چیز زیادی از متن کتاب را متوجه نخواهند شد. در نتیجه چیزی که بیشتر آن‌ها را به سمت کتاب جذب می‌کند تصاویر آن خواهد بود. از این رو بهتر است تا حدود سن یک سالگی کتاب‌هایی را تهیه کنید که تصاویری جذاب و همچنین پر رنگ و لعاب داشته باشند. همچنین سعی کنید بیشتر کتاب‌هایی را تهیه کنید که جنس آن‌ها کاغذی نباشد. زیرا هم دوام آن‌ها بیشتر است و هم این‌که از بریده شدن دست کودکانتان با کاغذ جلوگیری می‌کند.

تا حدود سن دو سالگی کودکان هم‌چنان بیشتر به تصاویر کتاب‌ها علاقه نشان می‌دهند. از طرفی دیگر بهتر است در این زمان آن‌ها را به متن کتاب نیز علاقه‌مند کنید. برای این منظور کتاب‌هایی را تهیه کنید که حاوی تصاویر بزرگ با متن های بسیار کوتاه باشند مثلا دو سه بیت شعر کوتاه که در حد صبر و حوصله‌ی یک کودک دو ساله باشد گزینه‌ی مناسبی به نظر می‌رسد. هم‌چنین به این نکته نیز توجه داشته باشید که کودکان در این سن به شدت اعمال والدین خود را تقلید می‌کنند بی آنکه  نسبت به ماهیت آن عمل آگاهی داشته باشند. پس برای موفقیت در این زمینه‌ میتوانید چند دقیقه‌ای از وقتتان را در روز صرف مطالعه کنید.

دو تا چهار سالگی

اگر تا دو سالگی فرزندتان را با کتاب آشنا کنید پس از دو سالگی کودک شما با کتاب عجین میشود. تا حدود چهار سالگی بهتر است از کتاب‌هایی که متن‌های آهنگین دارند استفاده کنید. شعر خوانی برای همه‌ی بچهها جذاب است پس چه بهتر که کتاب و شعر خواندن را باهم تلفیق کنید. در این صورت علاقه ی کودکتان به کتاب‌خوانی بیشتر شده و کتاب را تنها به خاطر تصاویرش دوست نخواهد داشت. از زمانی که فرزندتان رنگ‌آمیزی را فرا می‌گیرد وقت آن می‌رسد تا از کتاب‌های رنگ‌آمیزی بهره بگیرید. شما باید همزمان که فرزندتان مشغول رنگ‌آمیزی است هم متن یا همان شعر هر صفحه را برایش بخوانید.

سعی کنید در این سن کتاب‌هایی را انتخاب کنید که حدس پایان داستان آن راحت باشد. زیرا در این سن کودکان معمولا داستان‌ها را در ذهن خود تجسم می‌کنند و اگر پایان داستان کتاب با تجسم ذهنی آن‌ها یکی باشد کودک را برای گوش کردن به داستان‌های بعدی تشویق می‌کند. می‌توان از هر موقعیتی برای علاقه‌مند کردن کودکان به کتاب استفاده کرد. به عنوان مثال اکثر کودکان آب‌بازی کردن در وان حمام را دوست دارند پس چه بهتر که به جای استفاده از انواع عروسک‌های مخصوص حمام از کتاب‌‌های ضد آب استفاده کنید و در حین آب‌بازی فرزندتان کتاب‌های مخصوص حمام را در اختیارش قرار دهید.

به این نکته نیز توجه داشته باشید که در هیچ یک از این مراحل نباید فرزندتان را مجبور کنید که بنشیند و به داستان‌هایی که شما برایش می‌خوانید گوش کند. بلکه علاقه و اشتیاق خود کودک نیز در تک تک این مراحل بسیار مهم است.

آموزش کتابخوانی

چهار تا شش سالگی

از حدود سن چهار سالگی به بعد فرزندتان متوجه روایت‌های کتاب‌ها خواهد شد و آن ها را درک میکنند. از این سن به بعد می‌تواند داستان‌ها را به خاطر بسپارد بنابراین اصلا عجیب نخواهد بود که اگر از شما بخواهد داستان مورد علاقه‌اش را بارها و بارها برایش بخوانید. اگر در این سن برخی از حروف الفبا را هم به فرزندتان آموزش دهید او این حروف را در کلمات تشخیص می‌دهد و همین موضوع خودش می‌تواند انگیزه‌ای برای مطالعه‌ی کتاب در فرزندتان باشد.

فرزند شما هم‌چنان به تصاویر کتاب‌ها علاقه‌مند است و تصاویر راه ارتباطی او با کتاب هستند. پس این راه ارتباطی را قطع نکنید و از کتاب‌هایی استفاده کنید که دارای متن‌ها و یا شعر‌های طولانی‌تر باشند. تا حدود سن 6 سالگی استفاده از کتاب‌های رنگ‌امیزی هم‌چنان می‌تواند فرزندتان را به خواندن کتاب علاقه‌مند کند. سراغ علایق فرزندتان بروید به عنوان مثال تمامی کودکان بازی کردن نمایشنامه‌ها را دوست دارند. پس از گوش کردن به داستان کتاب آن داستان را به همراه  اعضای خانواده برایش بازی کنید.

پس از هفت سالگی

از حدود سن 7 سالگی که اندکی خواندن را فرا می‌گیرد کتاب‌هایش را با اشتباه می‌خواند و اغلب معنی کلمات را با توجه به مفهوم جمله متوجه خواهد شد. دیدن کلماتی که در مدرسه فرا گرفته در متن کتاب‌های داستانش برای او به شدت جذاب بوده و او را به خواندن هرچه بیشتر تشویق می‌کند.

در تمامی این مراحل شما موظف هستید نقش تک تک شخصیت‌های داستان را برای کودکتان ایفا کنید. همچنین صدایتان را بالا و پایین ببرید متناسب با هر شخصیت صدای خاصی تولید کنید.

این نکته را به خاطر داشته باشید که کودکان همواره در حال الگو برداری از شما هستند. اگر شما همیشه اوقات فراغت خود را با گوش دادن به موسیقی و رفتن به مراکز خرید یا دیدن تلوزیون و فیلم‌های سینمایی می‌گذرانید نمی‌توانید از فرزندتان توقع داشته باشید که وقت‌های آزادش را با کتابخوانی پر کند. کتابخوانی آن‌هم به صورت خانوادگی می‌تواند بسیار برای فرزندتان جذاب باشد./منبع

دمو برای تدریس زبان

دمو دادن برای تدریس زبان

اگر قصد دارید از سال‌ها آموزش زبان در دوران تحصیل خود استفاده کنید و شغلی برای خودتان دست و پا کنید؛ راه بدی را در پیش نگرفته‌اید. اگر سطح زبان شما در حد IELTS7 باشد و مدرک TTC هم دارید نوبت آن رسیده است که در آموزشگاه‌های متفاوت حضور به هم برسانید و تقاضای تدریس خود را به گوش مدیران آموزشگاه‌ها برسانید.

بسیاری از آموزشگاه‌ها با یک مصاحبه ساده از صفر تا صد شما را متوجه می‌شوند و اگر سطح زبان شما مورد نیازشان باشد شما را استخدام خواهند کرد.

 اما روش دیگری هم برای استخدام وجود دارد و آن هم ارائه دمو برای تدریس زبان انگلیسی است.

دمو چیست؟

حتما می‌دانید که دمو یک جلسه از کلاس درس شما است که باید قبل از استخدام در یک موسسه آموزشی آن را به مسئول مربوطه برای استخدام ارائه دهید. ما در اینجا چند مرحله ضروری برای دموی شما را فراهم آورده‌ایم.

1. به موقع حاضر شوید.

اگر قرار است شما یک کلاس واقعی را پیاده کنید باید بدانید ساکت نگهداشتن چند نوجوان پرانرژی در محیط آموزشگاه از هر کاری سخت‌تر است. پس اولین کار این است که بدترین حالت را برای رسیدن به مقصد در نظر بگیرید تا به هنگام در کلاس حاضر باشید.

2. اصولی لباس بپوشید.

ظاهر تمیز و آراسته و مناسب یک محیط آموزشی از ملزومات یک مدرس زبان به شمار می‌رود. دوستی از خاطره یکی از Observe هایش تعریف می‌کرد که بعد از کلاس به مدرس گفته بود همه چیز خوب است فقط در هنگامی که دستت را برای تدریس روی تخته بالا می‌بردی نافت مشخص بود! پس در هر آموزشگاهی حداقل‌هایی برای رعایت کردن وجود دارد.

دمو برای تدریس زبان

3. متریال (material) ارائه دهید.

فقط خواندن صفحات کتاب و چک کردن تلفظ و استرس لغات برای ارائه دموی استخدام کافی نیست. سعی کنید همه آن چیزی را که در چنته دارید برای ارائه دمو یک جا جمع کنید. پاور پوینت بسازید، تکه‌هایی از فیلم یا اسکریپت آن را به افراد بدهید، hand out آماده کنید و هزار و یک راه دیگر برای جلب نظر فرد مصاحبه کننده را در نظر بگیرید.

4. از مخاطبانتان استفاده کنید.

تمام افراد حاضر در آن‌جا را مانند اعضای کلاس خود بدانید. از آن‌ها برای پرسش و پاسخ استفاده کنید و تا می‌توانید یخ کلاس را از بین ببرید.

5. شوخی کنید.

قطعا فضای کلاس دمو استرس‌آور و رسمی خواهد پیش رفت. اما شما تمام تلاش خود را بکنید تا از یک فرصت مناسب برای شوخی در کلاس استفاده کنید. آن را خیلی کش ندهید. دو یا سه دقیقه خنده نقش یک استراحت 10 دقیقه‌ای را برای مخاطب شما بازی خواهد کرد.

6. بهترین لغات را انتخاب کنید.

شاید در ارائه دمو تدریس زبان بیشتر مهارت شما برای اداره کلاس در نظر گرفته شود اما فراموش نکنید شما با انتخاب سطح لغاتی که از آن استفاده می‌کنید سطح حقوق و کلاس خود را مشخص می‌کنید. اگر کلاس‌های Kids را بیشتر می‌پسندید از لغات ساده استفاده کنید و اگر کلاس بزرگسالان یا سطوح پیشرفته مد نظر شماست سطح لغات مورد استفاده را تا حد ممکن بالا ببرید.

7. از ابزارهای کلاس استفاده کنید.

ویدیو پروژکتور: اسلاید بسازید و با خود ببرید. قبل از کلاس از شرایط استفاده از ویودیو پروژکتور استفاده کنید، از جای کنترل مطلع شوید و نحوه کار با آن را از منشی بپرسید.

اسپیکر: از حس شنوایی حاضرین برای تدریس زبان نهایت استفاده را ببرید. اگر صفحات شما دارای بخش‌های شنیداری است آن را همراه خودتان ببرید. اگر هم اینطور نیست از موسیقی یا فیلم برای این کار کمک بگیرید.

تخته: از تخته برای ایجاد طوفان فکری، نوشتن املای لغات، معرفی اصطلاحات جدید و کاربردی کمک بگیرید. از رنگ‌های متفاوت استفاده کنید و قبل از کلاس آن‌ها را چک کنید.

فضای کلاس: مانند یک پیرمرد خسته دائما بر روی صندلی ننشینید. تا می‌توانید در محیط کلاس قدم بزنید یا سرپا بایستید. یا حتی بر روی میز بشینید. این کار احساس شادابی بیشتری به مخاطبان شما القاء می‌کند.

موارد بالا نکاتی بود که جهت اطلاعات بیشتر در زمینه ارائه دموی تدریس زبان برای استخدام بیان کردیم. اما فراموش نکنید شما برای ارائه دمو قبل از هر چیز نیاز به نوشتن یک طرح درس مناسب دارید. این که چطور طرح درس بنویسید چیزی است که در دوره ttc  آن را آموزش می‌بینید اما می‌توانید مقاله‌ی زیر را هم بخوانید:

طرح درس روزانه؛ چرا و چگونه؟

داستان نویسی

آموزش نوشتن داستان کوتاه برای نوجوانان

نویسندگی کار آسانی نیست و نوشتن یک داستان کوتاه خوب از آن هم سخت‌تر بنظر می‌رسد.

برای مثال به خروجی‌های شرکت پیکسار دقت کنید. فیلم‌های این استودیو به طور شگفت‌انگیزی هر روز نسبت به روز قبل بهتر می‌شوند. شاید اگر بدانید که به سرانجام رساندن یک فیلم معمولی در این استودیو 6 سال زمان می‌برد کمی از این تعجب شما کاسته شود و بیشتر درک کنید که خوب نوشتن یک هنر تصادفی نیست و به زمان، زحمت، دانش و تجربه نیاز دارد.

اهمیت داستان کوتاه

نوشتن داستان کوتاه همیشه بهترین راه کسب تجربه در زمینه نویسندگی بوده است.  نویسنده‌های بزرگ مانند ارنست همینگتوی، لئو تولستوی قبل از نوشتن اولین رمان خود به داستان نویسی پرداخته بودند و آن را در نشریات منتشر می‌کردند.

نوشتن داستان کوتاه بهترین راه برای کسب سریع تجربه در زمینه نویسندگی است.

چگونه داستان کوتاه بنویسیم ؟

داستان بخوانید

استفان کینگ نویسنده بزرگ جهان می‌گوید: اگر شما وقت برای خواندن نداشته باشید؛ وقت برای نوشتن داستان کوتاه نخواهید داشت.اگر تا به حال داستان کوتاه نخوانده‌اید برای داستان نویسی با مشکل روبرو خواهید شد. اما اگر صدها داستان کوتاه خوانده باشید با بررسی یک یا دو داستان کوتاه خواهید توانست تا فرم معمول در داستان کوتاه را به درستی تشخیص دهید.

شاید خواندن این مطلب به شما کمک کند : آموزش کتابخوانی

جمله کلیدی بنویسید.

سعی کنید تمام داستان کوتاه خود را در یک جملۀ یک خطی خلاصه کنید. این جمله هستۀ اصلی داستان شما را شکل می‌دهد. یک جمله کلیدی برای داستان کوتاه “یک شاخه رز برای امیلی”: یک زن تنهای جنوبی بعد از طرد شدن توسط معشوقه‌اش که در خانه‌اش مرده پیدا می‌شود.

فرمول نوشتن جمله کلیدی: نقش اصلی + توصیف نقش اصلی(تنهای جنوبی) + یک اتفاق (پیدا شدن جنازه) + یک کشمکش (طرد شدن توسط معشوقه)

نوشتن جمله کلیدی به شما کمک خواهد کرد تا بدانید داستان شما درباره چیست.

شروع به نوشتن داستان کنید. اغلب راهنماها توصیه می‌کنند که سعی کنید پاراگراف اول جذابی بنویسید. هرچندیک شروع جذاب اهمیت بسیار بالایی دارد اما نوشتن آن برای فردی که قرار است اولین داستان کوتاه خود را بنویسد کار بسیار سختی خواهد بود.

چاره چیست؟ شما نیاز خواهید داشت تا متن اولیه داستان خود را حدودا 2 برابر طول متن اصلی بنویسید. مثلا اگر می‌خواهید ی داستان کوتاه 5،000 کلمه‌ای بنویسید باید در ابتدا داستان کوتاهتان را 10،000 کلمه‌ای در نظر بگیرید. حتما می‌پرسید چرا؟ به این دلیل که بعد از اتمام داستان نویسی ما نیاز پیدا خواهید کرد تا بهترین کلمات و جملات را از بین سایر کلمات برای داستانتان انتخاب کنید. جملات اضافه و هجو را از آن بگیرید تا حوصله مخاطب را سر نبرد.

بازنویسی و ویرایش

خوب نوشتن در حقیقت خوب بازنویسی کردن است.  بعد از نوشتن داستان اولیه نوبت به حذف، بازنویسی و ویرایش می‌رسد. این سخت‌ترین بخش نوشتن یک داستان کوتاه به شمار می‌رود. این کار مانند پارو زدن در یک باتلاق است.

 برای راحت کردن داستان نویسی خود داستان کوتاهتان را چندین بار بلند بخوانید و سعی کنید جملاتی را که روان نیسند را عوض کنید. آن‌هایی را که از نظر دستوری مشکل دارند ویرایش کنید و آن‌هایی را که تکراری به نظر می‌آیند خط بزنید.

 تایید نهایی

اگر خودتان مطمئن شده‌اید داستان کوتاه تازه متولد شما از همه نظر مناسب است آن را برای چند فرد مطمئن بفرستید تا نظراتشان را درباره داستان کوتاه شما بیان کنند. این کار قطعا به ما در پیدا کردن نقاط ضعف و قوت داستان کمک خواهد کرد اما بدانید نهایتا این شما هستید که برای اعمال تغییرات باید نظر بدهید.

داستان نویسی

3 گام برای یادگیری نوشتن یک داستان خوب

اهمیتی ندارد که شما تازه شروع به نوشتن کرده‌اید یا در زمینه نوشتن تجربه دارید. شما در هر موقعیتی که باشید یاد گرفتن اطلاعات جدید می‌تواند سطح کاری شما را بالاتر ببرد. در چند خط پیش رو ما تلاش می‌کنیم تا شما را حداقل یک قدم به نوشتن بهتر نزدیک کنیم.

       1. در یک جلسه بنویسید.

پیش‌نویس داستان را در کوتاه‌ترین مدت ممکن بنویسید. اگر در حال داستان نویسی هستید تلاش کنید تا در یک جلسه تمام شود. اگر هم در حال نوشتن یک رمان هستید سعی کنید تا پیش‌نویس بیشتر از یک فصل (سه ماه) طول نکشد.

در مورد نوشتن پلات نگران نباشید. شما می‌توانید این کار را بعد از این که قصه شکل گرفت انجام دهید. پیش‌نویس اول معمولا اکتشافات شما برای داستانتان است. شما مثل یک باستان شناس در حال گودبرداری از یک شهر قدیمی هستید. در وحله اول ممکن است فقط سرنخ‌هایی از اینکه در کجا قرار دارید داشته باشید اما به مرور و با پیشروی اطلاعات شما از پروژه در دستتان کامل‌تر خواهد شد. الان فقط رو به جلو پیش بروید!

       2. به نقش اصلی داستان بپردازید.

داستان‌ها همیشه حول نقش اصلی می‎چرخند. اگر نقش اصلی داستان شما خوب نوشته نشود داستان کوتاه خوبی هم به وجود نخواهد آمد. گرفتن یک تصمیم مهم در داستان چیزی است که نقش اصلی آن را بر عهده دارد. نقش اصلی در طول داستان باید تصمیم بگیرد که خودش را وارد این ماجرا (خوب یا بد) بکند یا نه و عواقب این داستان برای هر تصمیم که بگیرد چه خواهد بود. برای جزییات بیشتر می‌توانید به سایر نقش‌ها هم بپردازید. مثلا نقش منفی داستان، نقش مکمل داستان که اغلب جنبه لطیف نقش اصلی را به مخاطب نشان می‌دهد.

       3. تردید و درام خلق کنید.

ایجاد تردید در ذهن خواننده هیجان داستان شما را هزاران برابر خواهد کرد. برای ایجاد تردید، تقدیر شخصیت اصلی باید در معرض تغییر سریع قرار بگیرد. با ایجاد سوالات درام در ذهن مخاطب مانند “بالاخره می‌تونه از پسش بربیاد؟ بالاخره می‌تونه مرد رویاهاش رو پیدا کنه؟” خواننده را برای مطالعه و فهمیدن اتفاقات بعدی ترغیب کنید.

داستان نویسی

نکته: برای این که به خوبی از پس ایجاد تردید در داستان‌های کوتاه خود بربیایید هیچ چیز به اندازه تغییر دقیق اطلاعات داده شده به خواننده تاثیرگذار نیست. مانند فاش کردن اطلاعات بیشتر از زبان یکی از نقش‌های داستان که تمامی آنچه را که تا به حال به مخاطب داده‌اید دستخوش تغییر کند.

آموزش در اینستاگرام

چطور در اینستاگرام درس بدهم؟

اینستاگرام محبوب‌ترین شبکه اجتماعی اشتراک گذاری تصاویر در جهان است. عکس‌های زیبایی که از دیدن آن حیرت خواهید کرد را در نظر بگیرید تا جزئیات زندگی روزمره زنان خانه‌دار! اما تا به حال فکر کرده‌اید که با استفاده از این شبکه اجتماعی همه‌پسند برای تدریس استفاده کنید؟

چرا اینستاگرام؟

ممکن است شما مدت زمان زیادی نباشد که در اینستاگرام عضو شده‌اید. چرا که تمام دانشجویان یا دانش‌آموزان شما دور تا دور شما را در این فضا احاطه می‌کنند. و این شبکه اجتماعی در نظر اول فضای مناسبی برای ارتباط دانش‌آموز و معلم به نظر نیاید. اما شما می‌توانید از همین فضای مشترک بین همه دانش‌آموزانتان استفاده کنید تا آن‌ها را کمی داناتر کنید. شاید باورتان نشود اما آن‌ها تا کنون چیزهای بسیاری از همین فضا آموخته‌اند. اکنون وقت آن رسیده است تا در کنار چت کردن و سرگرمی کمی اطلاعات تخصصی هم از راه اینستاگرام به خورد دانش‌آموزان بدهید.

دلیل دومی که ما را ترغیب می‌کند تا آموزش از طریق اینستاگرام را شروع کنیم حافظه تصویری قوی در انسان‌هاست. گاهی یک عکس می‌تواند ارزشمندتر از هزار کلمه باشد. محبوبیت استوری‌های اینستاگرام هم نشان‌دهنده همین حقیقت است.

آموزش در اینستاگرام

نکاتی برای تدریس در اینستاگرام

1.   در راستای هدف حرکت کنید.

اگر شما دلیل فعالیتتان در اینستاگرام را به طور روشن مشخص نکنید دچار شکست خواهید شد. به شما پیشنهاد می‌کنیم تا قبل از شروع فعالیت در اینستاگرام به سوالات زیر پاسخ دهید:

    مخاطبان من چه کسانی هستند؟

    من دقیقا در اینستاگرام چه هدفی را دنبال می‌کنم؟

این مقاله ممکن است به دردتان بخورد: بهترین نرم‌افزار ساخت فیلم آموزشی

2. زیبایی بصری بسازید.

در ساخت محتوای خود زاویه دید خاصی دارید؟ همه چیز را از زاویه‌ای نگاه می‌کنید که مردم به آن توجه نمی‌کنند؟ برای فعالیت در اینستاگرام ضمن تمرکز بر مهارت تخصصی خود خلاقیت را سرلوحه کارتان قرار بدهید.

3. شروع  کنید در اطراف خودتان ارتباط ایجاد کنید.

شبکه‌های اجتماعی رسانه‌های دو طرفه هستند. از آن‌ها برای مخابره کردن محتوا و ارتباط یک طرفه استفاده نکنید. حقیقت این است که شما باید از محتوایتان برای ایجاد ارتباط استفاده کنید. افرادی که محتوای مورد علاقه شما را ایجاد می‌کنند پیدا کنید، پست‌هایشان را لایک کنید، آن‌ها را دنبال کنید، نظر بگذارید، به آن‌ها پیام بدهید، با آن‌ها چت کنید. این همان راهی است که به شما کمک می‌کند تا بالا بیایید و قدرت اینستاگرام را ببینید. در غیر این صورت کار شما در شبکه‌های اجتماعی با شکست روبرو خواهد شد.

4. از اهرم هشتگ استفاده کنید.

کارشناسان شبکه‌های اجتماعی دریافته‌اند که قابلیت جستجو در اینستاگرام به اندازه توئیتر یا یوتیوب قوی نیست. برای مثال اگر با بیوگرافی “زیست شناسی” تولید محتوا کنید شما در نتایج افرادی که کلمه زیست شناسی را جستجو می‌کنند دیده نمی‌شوید. در اینستاگرام همه چیز بر اساس #هشتگ پیش می‌رود. پس در هر پست‌ خود حتما از هشتگ استفاده کنید تا افرادی که به محتوای شما علاقه دارند آن را پیدا کنند. به طور ویژه و استراتژیک درباره هشتگ‌ها فکر کنی. در نظر بگیرید مردم ممکن است چه کلماتی را جستجو کنند تا محتوای شما را ببینند. درباره هشتگ‌ها تحقیق کنید. نمونه‌های مشابه را ببینید. آن را در جستجوی ایستاگرام چک کنید و چند مقاله درباره هشتگ‌سازی برای اهداف تجاری بخوانید.

5. تکلیف بدهید.

شما می‌توانید از اینستاگرام به منظور ابزارهای کمک درسی استفاده کنید. بگذارید تا با یک نمونه مشابه شما را با نحوه انجام این کار آشنا کنم. یک کلاس درس زیست‌شناسی را در نظر بگیرید. معلم این درس تمرینی را برای دانش‌‌آموزان خود طراحی کرده است و از آن‌ها خواسته تا رشد یک گیاه خاص را در زمان‌های متفاوت اندازه بگیرند و آن‌را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کنند.با همین تمرین ساده دانش‌آموزان آموختند تا چطور محتوای علمی ایجاد کنند. این محتوا برای شما ممکن است رسم یک شکل ریاضی یا یک مجسمه هنری باشد. هم زمان به ‌آن‌ها بیاموزید که چطور برای پستشان کپشن بنویسند.

برای یک محتوای علمی کپشن “من و گلم همین الان یهویی!” خیلی مناسب نخواهد بود. از آن‌ها بخواهید تا به 5 “چ” پاسخ دهند (چه وقت، چطور، چرا، چه کسی، چه جایی) . شما با این کار به دانش‌آموزتان یاد می‌دهید که چگونه محتوای ارزشمند بنویسند و آن‌ها را با نوشتن علمی آشنا می‌کنید. از آن‌ها بخواهید تا پست سایر اعضا را مشاهده کنند و در کلاس درباره این که چرا گیاه یکی از آن‌ها بهتر رشد کرده است گفتگو کنید. این یک مثال شگفت‌انگیز است که چگونه یک شبکه اجتماعی می‌تواند محدودیت‌های کلاس درسی را بر هم بریزد. دانش‌آموزان با این کار نه تنها یاد می‌گیرند که با هم ارتباط موثر برقرار کنند؛ بلکه اهمیت و قدرت نشر را در شبکه‌های اجتماعی از نزدیک می‌بینند. این همان زمانی است که یادگیری به وقوع می‌پیوندد.

چند ابزار و منبع بسیار کاربردی

SocialRank: این ابزار به شما کمک می‌کند تا دنبال کننده‌های اینستاگرام و توئیتر خود را ببینید، مدیریت کنید، و آنالیز کنید.

Snapseed: ابزاری برای ویرایش عکس

AfterLight: نرم افزار کاربری ویرایش عکس

FLUM: اینستاگرام برای سیستم‌عامل مک

VSCO: فیلترهای عکاسی

VideoShop: ابزاری برای ویرایش فیلم

تخته وایت برد

چطور روی تخته وایت برد درس بدهم؟

تخته‌های وایت برد یا همان تخته سفید بدون شک این روزها مهم‌ترین وسیله آموزشی برای یک کلاس محسوب می‌شود. تحقیقات نیز نشان داده‌اند که دانش‌آموزان هنگامی که مطالب را از چند طریق دریافت کنند آن را خیلی بهتر یاد می‌گیرند. [منبع]  مخصوصا اگر یکی از این راه‌های دریافت حس بینایی آنان باشد. تخته وایت برد هم که ساده‌ترین وسیله آموزشی برای دریافت مفاهیم از طریق حس بینایی محسوب می‌شود.

البته این روزها نوع تخته‌ها کمی متفاوت شده است. در بعضی کلاس‌ها تخته هوشمند نصب شده است که معلم با پاور پوینت مطالب را به دانش‌آموزان بیاموزد. به هر حال این طور به نظر می‌رسد نسبت به زمانی که معلم مطالب را با دست خودش روی تخته می‌نویسد تفاوت چندانی در یادگیری دانش آموزان ایجاد نشده است.

تخته وایت برد

حتی اگر شما به عنوان یک مدرس از تخته هوشمند یا ویدئو پروژکتور استفاده می‌کنید نیز گاهی لازم خواهد شد تا روی اسلایدهایتان بر روی تخته نکاتی را اضافه کنید. این کار با خارج کردن کلاس از رخوت حاصل از نمایش اسلاید باعث می‌شود مغز دانش‌آموزان برای یادگیری فعال‌تر شود و علاقه بیشتری برای پیگیری و سوال پرسیدن درباره درس داشته باشند.

پس اگر خواهان یادگیری فعال در دانش‌آموزانتان هستید باید استفاده از تخته وایت‌برد را در روش تدریس خود بگنجانید.

توصیه‌هایی درباره نحوه استفاده از تخته وایت‌برد

قبل از کلاس

  • ماژیک آماده داشته باشید. حتما از داشتن چند رنگ ماژیک آماده و پر رنگ مطمئن شوید. امتحان کنید که ماژیک‌ها به راحتی از روی تخته پاک شوند. تخته پاک‌کن را هم حاضر داشته باشید.

  • تخته را قسمت بندی کنید. یک قسمت از تخته را برای تدریس بگذارید. این قسمت را می‌توانید پاک کنید و مجددا استفاده کنید. قسمت دیگر می‌تواند شامل نکات مهم و ساختاری کلاس شما باشد که لازم دارید همیشه در دسترس دانش‌آموزان باشد. مثلا یک فرمول پرکاربرد کلاس و یا این که امروز چه کارهایی خواهید کرد.

  • دستور العمل کلاس را بنویسید. دستور العمل کلاس باید حاوی عنوان، فعالیت‌ها و اهداف یادگیری باشد بدین صورت دانش‌آموزان به خوبی متوجه می‌شوند که جریان کلاسشان از چه قرار است. هر کدام از کارهای روی تخته که انجام شد یک تیک در کنار آن بزنید. در پایان کلاس نیز آن را با دانش‌آموزان دوره کنید تا جمع بندی کاملی از کلاستان داشته باشید. این کار موجب خواهد شد تا شما در کلاس مطابق برنامه درسی روزانه خود پیش بروید و کلاسی موثر و منظم داشته باشید.

  • نکات مهم را از قبل آماده کنید. در کنار دستورالعمل نکات کلیدی از محتوای کلاس بنویسید (نکاتی که به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا آن چیزی را که قرار است بیاموزند به درستی در ذهنشان بچینند) . مخصوصا اگر درس امروز شما سنگین است این نکات را بنویسید تا دانش‌آموزان در هنگام تدریس شش دانگ حواسشان به درس باشد نه به یادداشت برداری از تخته!

  • واضح بنویسید. دستورالعمل باید با خط درشت، واضح و در دید تمامی کلاس باشد. این اصلی‌ترین پیش شرط برای استفاده کاربردی و مفید از تخته محسوب می‌شود.

  • زودتر برسید. اگر فکر می‌کنید نوشتن دستورالعمل زمان زیادی نیاز دارد بهتر است کمی زودتر در کلاس حاضر شوید تا قبل از کلاس آن را به سرانجام برسانید.

حین کلاس

  • صبر کنید. زمانی که دانش آموزان در حال یادداشت برداری از آنچه شما نوشته‌اید هستند شروع به نوشتن یادداشت جدید نکنید. کنار بایستید تا یادداشت برداری آنان تمام شود. حالا آنان چیزهایی را که شما  نوشته‌اید را هضم کرده‌اند و سوال‌هایی برای پرسیدن دارند.

  • رو به دانش‌آموز بایستید. هر چند ممکن است تمایل داشته باشید تا به نوشته‌های روی تخته نگاه کنید ولی بهتر است با مخاطبتان رو در رو بایستید تا ارتباط چشمی با مخاطب برقرار کنید. این کار موجب می‌شود تا مخاطب به درس دقت کند. علاوه بر این شما نیز با دقت به چهره‌ها می‌توانید دریابید تا چه میزان مطلب مورد تدریس شما را یاد گرفته‌اند.

  • نکات کلیدی را یادداشت کنید. اگر نکته مهمی در درس وجود دارد آن را با صدای بلند بگویید و روی تخته بنویسید. همچنین می‌توانید زیر یک نوشته مهم را خط بکشید یا دور آن را دایره بکشید تا توجه مخاطب را جلب کند.

  • نوشته‌ها را مچاله نکنید. اگر فضای تخته رو به اتمام است سعی نکنید تا مطلبتان را به زور روی تخته جا کنید. چرا که مخاطب شما قادر نخواهد بود تا نوشته به آن ریزی را روی تخته ببیند. به دانشجویان اطلاع دهید که مجبورید تخته را پاک کنید. به آن‌ها زمان بدهید تا آنچه را می‌خواهند یادداشت برداری کنند.

  • شوخ باشید. مخصوصا اگر هنر دستی بر آتش نقاشی ندارید از نقاشی کشیدن روی تخته نگذرید. خط خطی‌های شما موجب خواهد شد تا کلاس شادی داشته باشید و چه بسا مسائل سخت تدریس که با همین شوخی‌های ساده آسان شده‌اند.

  • اشتباهات خود را سریع پاک نکنید. اگر چیزی را اشتباه نوشته‌اید به جای پاک کردن روی آن خط بکشید و مطلب درست را در کنار آن بنویسید. با این کار دانشجو یا دانش‌آموز نیز قادر خواهد بود تا مطلب اشتباه را در جزوه‌اش ویرایش کند.

  • طوفان فکری ایجاد کنید. موضوع را در وسط تخته بنویسید. اجازه دهید دانش‌آموزان آن چیزی را که درباره موضوع می‌دانند بلند بگویند. تمام ایده‌ها را بر روی تخته وایت‌برد بنویسید. با مخاطبین اطلاعات را مانند یک نقشه به هم مرتبط کنید و کلاس را پیش ببرید.

این مقاله ممکن است برای شما مفید باشد: اولین جلسه تدریس

بعد از کلاس

  • بازخورد این جلسه را ببینید. بعد از کلاس تخته را نگاه کنید. نگاه کردن به تخته وایت برد به شما کمک می‌کند تا نقاط ضعف و قوت کلاس را به یاد بیاورید.

  • از تخته عکس بگیرید. این عکس می‌تواند به عنوان نقشه راه به شما کمک کند. نکات مهم برای دانش‌آموزان و آن چیزی که شما باید برای جلسه آینده در کلاس مطرح کنید با کمک این عکس آسان‌تر جمع‌آوری خواهد شد.

  • تخته را پاک کنید. احتمالا مدرس کلاس بعدی به تخته نیاز خواهد داشت پس بعد از کلاس حتما تخته را پاک کنید. یک تختۀ آماده به بهره‌وری بیشتر کلاس کمک می‌کند و زمان مفیدتری برای کلاس بعدی به جا خواهد گذاشت.

فارغ از این که موضوع کلاس شما چیست تخته وایت برد می‌تواند بسیار زیاد در کلاس شما مفید باشد. توصیه مشاورین آموزشی یکیتا به دوستانی که تمایل دارند کلاسی فعال و آموزشی مفید داشته باشند این است که حتما از تخته وایت برد به درستی استفاده نمایید.

مهارت معلم

15 مهارت که باید یک معلم داشته باشد!

1. به روز بودن:

در عصر مدرن امروز که دنیای دیجیتال هر روز در حال پیشرفت است یک مدرس خوب باید بتواند خودش را با هر آن چه در مسیرش قرار می‌گیرد همگام کند. پیشرفت تکنولوژی هر روزه راه‌های جدیدی برای برگزاری دوره‌های آموزشی و افزایش یادگیری در دانش‌آموزان فراهم می‌کند. همینطور مدیران مراکز آموزشی انتظارشان از مدرسین به روز شده‌ است و استانداردهای جدیدی برای کیفیت آموزشی تعریف کرده‌اند. همۀ موارد گفته شده دلیل محکمی برای به روز ماندن در شغل معلمی است.

2. اطمینان خاطر

هر مدرسی نیاز دارد که نه تنها به خودش بلکه به دانش‌آموزان و محیط آموزشی که در آن فعالیت می‌کند اعتماد داشته باشد. یک معلم قوی است که می‌تواند با اطمینان خاطرش دانش‌آموزان را برای عملکرد بهتر تشویق کند.

3. ارتباط عمومی

این مهارت تنها شامل برقراری یک ارتباط موثر با دانش‌آموز نمی‌شود. بلکه شما نیاز دارید تا با والدین و کادر اداری محیطی که در آن تدریس می‌کنید نیز ارتباط خوبی برقرار کنید.

4. کار تیمی

توانایی کار در گروه قسمتی از معلمی به شمار می‌رود. اگر مدرس بتواند به خوبی در گروه فعالیت کند دانش‌آموزان بهتر یاد می‌گیرند و شادتر خواهند بود.

5.همواره آموزش‌پذیر

تدریس یک پروسه پایان ناپذیر از یادگیری را در خود نهفته است. در هر رشته‌ای که تحصیل می‌کنید همیشه چند قدم جلوتر چیزی برای یادگیری وجود دارد. ایستادن در جای فعلی برای یک مدرس معنا ندارد.

6. خیال پردازی

موثرترین ابزاری که یک مدرس در اختیار دارد خیال پردازی است. شما با خیال پردازی موثر می‌توانید یک تدریس خلاق داشته باشید. مدرسین همیشه از چارت درسی و استانداردهای درسی شکایت دارند. چرا که امکان داشتن یک کلاس مفرح را به آنان نمی‌دهد. اینجا همان جایی است که خیال پردازی و خلاقیت به شما کمک می‌کند تا کلاسی شاد داشته باشید.

7. قدرت رهبری

یک معلم تاثیرگذار یک مشاور خبره است چرا که می‌داند دانش‌آموزش را چطور باید به مسیر درستش هدایت کند. یک مدرس خودش باید اولین مثال از موفقیت باشد تا بتواند دانش‌آموزان موفقی تربیت کند.

این مطلب را نیز مطالعه کنید : تدریس و نکات مهم آن

8. نظم

یک معلم باید همیشه یک قدم از بقیه در نظم جلوتر باشد. فرض کنید شما یک مدرس سرما خورده هستید که قادر به برگزاری کلاس نیست. چاره چیست؟ یک مدرس منظم همیشه چند جایگزین برای کلاسش می‌شناسد.

همچنین مطالعات نشان داده است که مدرسین منظم موجب بازدهی بیشتر در محیط آموزشی می‌شوند. پس اگر به عنوان یک مدرس خواهان موفقیت دانش‌آموزان خود هستید باید منظم باشید.

9. ماجراجویی

یک معلم خوب همیشه مشتاق است تا چیزهای جدیدی را تجربه کند. از یک نرم‌افزار آموزشی جدید گرفته تا یک روش برخورد جدید در کلاس. یک مدرس ماجراجو نه تنها خودش چیزهای نو را تجربه می‌کند بلکه از دانش‌آموزانش می‌خواهد تا از تجربه کردن چیزهای تازه نترسند و خود را با دنیای تازه‌ای از خوبی‌ها روبرو کنند.

10. عملگر فعال

از قدیم تا کنون یک معیار مهم برای تدریس بودن یک نمونه حی و حاضر برای دانش‌آموزان است. طوری باید در کلاستان عمل کنید تا دانش‌آموزان باور داشته باشند که خود شما یک نمونه ویژه از آن چیزی که به آن‌ها می‌آموزید هستید.

مهارت معلم

11. آنلاین بودن

در قرن بیست و یکم اکثریت قریب به اتفاق مدرسین آنلاین هستند. یک مدرس باید بداند چطور باید فضای مجازی مختص به خودش را کنترل کند یا حتی در کدام یک حضور داشته باشد. مثلا لینکداین برای برقراری ارتباط‌های به این شکل گزینه مناسبی است. ولی هیچ معلمی دوست نخواهد داشت فضای اینستاگرام خود را با شاگردانش سهیم شود.

12. درگیر کردن مخاطب

یک مدرس باید بتواند درس را طوری بچیند که دانش‌آموز ناخودآگاه درگیر یادگیری آن شود. هر راهی را امتحان کنید تا دانش‌آموزتان به درس علاقمند شود. این یک باید است!

13. درک درست از تکنولوژی

سال‌های زیادی از زمانی که مدرسین در مقابل ابزارهای تکنولوژی واکنش‌های منفی نشان می‌دادند نگذشته است. هر چند شاید بسیار سخت به نظر برسد ولی تکنولوژی‌های امروزی بسیار به دانش‌آموزان کمک می‌کند. بهتر است به جای مقاومت در مقابل آن راه کنترل استفاده از آن را یاد بگیرید.

14. پایان به هنگام

یک مدرس حرفه‌ای ظرفیت کلاس را در هنگام آموزش در نظر می‌گیرد. او وضعیت کلاس را در هنگام تدریس دائما بررسی می‌کند. هر گاه دانش‌آموزان خسته شوند بادبان‌ها را پایین می‌کشد و استراحت کوتاهی برای ذهن آنان در نظر می‌گیرد.

15. باتری قوی

مدرس نیروی محرکه کلاس است. او دانش‌آموزان را برای داشتن بهترین‌ها تشویق می‌کند. یک معلم است که با تزریق انرژی به کلاس به دانش‌آموز این باور را می‌دهد که می‌تواند خودش مشکلاتش را حل کند،خودش راه زندگی‌اش را بیابد و خودش در جامعه‌اش تاثیر مثبت داشته باشد. بنابراین برای کلاستان یک باتری باشید!

15 ویژگی که یک معلم امروزی به آن نیاز دارد را برای شما جمع‌آوری کرده‌ایم. امیدواریم این مقاله بتواند قدم کوچکی برای پیشرفت آموزش در ایران بردارد. اگر شما هم یک مدرس هستید می‌توانید ویژگی‌های ضروری مد نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید.

چگونه تدریس خوبی داشته باشیم

چگونه تدریس خوبی داشته باشیم؟

همه ما در هر کاری؛ دنبال بهترین بودن هستیم. برای موفقیت در تدریس هم نکاتی وجود دارد که یاد گرفتنش می تواند شما را به یک معلم موفق تبدیل کند. برعکس خیلی از کارهای دیگر هم لازم نیست از اول ژن معلمی توی وجودتان باشد. هر قدر هم فکر میکنید تدریس کار سختی است؛ کافیست یاد بگیرید چطور تدریس کنید؛ چطور معلم بهتری باشید و بعد می بینید که داشتن کلاس درس جذاب، شاداب و منظم؛ چقدر راحت است
یک معلم موفق راهکارهای یک تدریس خوب را بلد است. به خاطر همین هم از کارش لذت می برد؛ هم شغل با کیفیت و خوبی دارد و هم دانش آموزانش بهتر یاد می گیرند و موفق ترند. اما سوال اینجاست که چطور می شود معلم خوبی بود؟
اصلا ویژگی تدریس خوب چیست؟ اگر دوست دارید در یکیتا یک کارگاه آموزشی برگزار کنید؛ این نکات را به دقت بخوانید تا بهترین نتیجه را از تدریستان بگیرید
چگونه تدریس خوبی داشته باشیم

به ظاهرتان برسید

فرقی ندارد دانش آموزان یا دانشجویانتان در چه رده سنی هستند یا قرار است چه چیزی از شما یاد بگیرند. ظاهر خوب و مناسب؛ همه افراد با هر ویژگی را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث می شود بیشتر جذب مدرس شوند. اما منظور ما از ظاهر خوب، فقط لباستان نیست.

خنده رو باشید

تا به حال هیچ کس از خوش اخلاق بودن ضرر نکرده است.فکر نکنید اگر لبخند داشته باشید و عبوس بودن را کنار بگذارید؛ دانش آموزانتان اهمیت کافی را به شما نمی دهند! خوش اخلاقی، مهرتان را به دل مخاطبانتان خواهد انداخت و دهنیت خوبی از معلمشان خواهند داشت.

آراسته باشید

لازم نیست قبل از رفتن به کلاس، یک ساعت جلوی آینه وقت تلف کنید. همین که مرتب باشید, عطر ملایمی بزنید و لباس هایتان تمیز باشد؛ تاثیرتان را گذاشته اید. البته حواستان باشد که زیاد از حد توجه نشان دادن به ظاهرتان ممکن است اثر معکوس داشته باشد.

فن بیان قوی

چه کسی میتواند تاثیر خوب صحبت کردن را در جذب مخاطب مخصوصا دانشجویان نادیده بگیرد؟ ما مهم ترین اصول برای داشتن فن بیان قوی را فراهم کرده ایم تا دیگر از این بابت نگرانی نداشته باشید.

ارتباط مناسب

شاید فکر کنید داشتن ارتباط مناسب توصیه کلی است و خیلی کاربرد ندارد. اما ما توصیه هایی برای شما آماده کرده ایم که چطور ارتباطتان با دانش آموزان در کلاس درس را خوب و موثر نگه دارید.

با انرژی باشید

هیچ چیز به اندازه داشتن انرژی بالا؛ شما را به معلم جذابی تبدیل نمیکند. بعضی ها ذاتا با انرژی هستند و بعضی ها انرژی کمتری دارند. اگر شما جزو گروه دوم هستید؛ تغذیه مناسب در روز تدریس، خواب کافی و گوش دادن به موزیک های شاد قبل از تدریس کمک می کند پر انرژی سر کلاس حاضر شوید.

اعتماد به نفس داشته باشید

نه فقط معلم ها و مدرس ها، بلکه هر کس در هر شغلی که هست برای اثرگذاری بیشتر و موفقیت شغلی بالاتر، باید اعتماد به نفس بالایی داشته باشد. در ارتباط با دانش آموزان؛ داشتن اعتماد به نفس بالا کمکتان می کند که هم اثر تدریستان بیشتر باشد؛ هم جذابیت کلاستان بالا برود و دانشجویانتان برای حضور در کلاس لحظه شماری کنند.

اسمشان را یاد بگیرید

شاید برای شما هم، جذاب ترین مدرس زندگیتان کسی باشد که همیشه در کلاس ها اسم شما و بقیه افراد را بلد بود و با اسم مورد خطاب قرارتان می داد. بعید است دانش آموز یا دانشجویی را پیدا کنید که از شناخته شدن و صدا شدن با اسم خودش لذت نبرد. اگر هم حافظه خوبی ندارید؛ توی لیست کنار اسم هر کس ویژگی برجسته اش را هم بنویسید تا در ذهنتان ثبت شود.

روش تدریسمان چگونه باشد؟

برنامه

داشتن برنامه مشخص و مدون برای تدریس؛ اصلی ترین قانونی است که هر مدرس و معلمی باید رعایت کند. اینکه قرار است چه چیز هایی گفته شود؛ در چه بازه های زمانی تدریس شود؛ چه سوالاتی از افراد پرسیده شود و یا چه منابعی باید معرفی شوند. فراموش نکنید هیچ چیز به اندازه معلمی که نمی داند میخواهد چه کار کند اعصاب خورد کن نیست.

روی نکات مهم تاکید کنید

هر چقدر هم که افراد حاضر سر کلاس شما، مشتاق و علاقه مند به یادگیری باشند و از نکات مهم یادداشت برداشته باشند؛ باز هم ممکن است چیزهایی از دستشان در رفته باشد. به خاطر همین بهتر است خودتان در آخر هر جلسه، مهم ترین نکات و سرفصل های تدریس شده را یادآوری کنید.

سوال بپرسید

سوال پرسیدن سر کلاس را در ارتباط با درس نگاه می دارد و مقداری از پرت شدن حواسشان جلوگیری می کند. البته اگر بی هوا از کسی سوالی بپرسید ممکن است اثر معکوس داشته باشد. اما اگر از همان اول بگویید که قرار است هر جلسه از کسی سوال بپرسید یا اینکه هر چند جلسه یک امتحان کتبی گرفته می شود؛ بدون ایجاد نگرانی و استرس در آنها حواسشان را به درس بیشتر جمع می کنید.

آموزشتان کاربردی باشد

هر چیزی که یاد می دهید نمونه کاربردیش را هم به دانشجویانتان بگویید تا هر روز فکر نکنند که این مطالب به هیچ دردشان نمی خورد و بی انگیزه نشوند.

سوال طلایی را برای آخر نگه دارید

جذاب ترین و مهمترین سوالی که می شود از مطلب آموزش داده شده مطرح کرد که کنجکاوی دانش آموزان را هم تحریک کند؛ در آخر جلسه مطرح کنید و از آنها بخواهید که رویش فکر کنند تا مطلب در ذهنشان تثبیت شود.

ساده توضیح دهید

اصطلاحات تخصصی و مرعوب کننده را برای محیط های دیگر نگه دارید. هر چقدر مطلب ساده تر باشد راحت تر در ذهن می ماند. همچنین سبب میشود که علاقه مندی دانش آموزان هم به درس بیشتر شود.

دانشجویانتان را علاقه مند کنید

1- استراحت

هر قدر هم فرد علاقه مند به مبحث مورد تدریس شما باشد؛ بالاخره یک انسان است و توانایی تمرکز و نشستن در مدت طولانی را ندارد. به خاطر همین هر نیم ساعت یا 45 دقیقه بهتر است چند دقیقه ای استراحت بدهید تا افراد از جایشان بلند شوند؛ چیزی بخورند و یا استراحت کنند. مطمئنا خودتان هم به این استراحت احتیاج دارید.

2- کنجکاویشان را تحریک کنید

شاید بعضی از افرادی که سر کلاس شما حاضر هستند؛ خیلی به این مطالب علاقه مند نباشند. برای جلب توجه این افراد بهتر است همان اول کلاس سوال های متنوع بپرسید. با ارائه چند سوال درباره طرح درس و کاربردهای آن؛ کنجکاویشان را در مورد این مبحث تحریک کنید.

3- بحث آزاد کنید

هرازگاهی صحبت کردن درباره مسائل به ظاهر بی ارتباط با موضوع تدریس، هم شور و نشاط را به فضای کلاس تزریق می کند و هم میتوانید مباحث مورد تدریس را در خلال این صحبت ها بیشتر توضیح دهید. علاوه بر تمام این‌ها، هیچ کس معلمی که نکات مهم زندگی را با او در میان گذاشته؛ فراموش نخواهد کرد.

4- رقابت مثبت ایجاد کنید

غریزه برتری جویی و رقابت در انسان ها می تواند به کمک شما بیاید تا بهتر تدریس کنید. برای این کار؛ بین دانش آموزان رقابت مثبت ایجاد کنید. مثلا بین هر چند نفری که در یک سطح هستند فضای رقابتی ایجاد کنید. برای خیلی از مدرسان تازه کار هیچ کابوسی وحشتناک تر از مدیریت کلاس نیست. اما با رعایت این نکات؛ شما در این کار یک حرفه ای میشوید.

5- ناامیدی ممنوع

هیچ معلمی حق ندارد حتی بی استعدادترین دانش آموزانش را ناامید کند. یادتان باشد معلمان ادیسون هم از او ناامید شده بودند. همیشه بذر امید را در دل همه دانشجویانتان بکارید تا آنها هم ارتباطشان را در بهترین حالت نگه دارند.

6- داشتن صدای رسا و پر انرژی

خود شما هم سر کلاس معلمی که با صدای یکنواخت و بدون هیچ هیجانی صحبت می کند خوابتان میبرد. همچنین اگر معلم  مهم ترین مباحث را مطرح کند امکان کسل شدن وجود دارد. پس کمی هیجان به صدایتان اضافه کنید.

تدریس
 

7- اصولتان را اول بگویید

هر کس خطوط قرمز و اصولی دارد و دانش آموزانتان باید قوانینی که برای شما مهم است را رعایت کنند. پس در همان اولین برخورد؛ با خوش اخلاقی اما محکم و قاطع مواضعتان و نتیجه سرپیچی از آن را مشخص کنید.

8- بحث ها دو طرفه باشد

متکلم وحده نباشید. از بچه ها هم نظر بخواهید و افراد شرکت کننده در بحث را تشویق کنید تا تعداد این افراد بیشتر شود.
این مطلب را نیز مطالعه کنید: تدریس و نکات مهم آن